صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

خوش اومدید

سلام به همه دوستای خوب

این وب همه احساساتم وجریان عشقم هست

خوشحال میشم نظربدید

ودوس دارم تا اخرشو بخونید



برچسب‌ها: <-TagName->
1 فروردين 1398برچسب:,1:0به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

کسی که تو را دوست دارد
 
کسی که تو را دوست دارد حتی اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشد،
هرگز رهایت نخواهد کرد ،
او یک دلیل برای در کنارت ماندن خواهد یافت.
 
 
از اتـــاق خاطـــراتم بوی حـــلوا بلند شــده است
آرام فـــاتــحه ای بــخـــوان…
شـــاید خدا گذشـــته ام را بیــــامــــرزد!
 
 
باز هم بگو دوستت دارم …
اینجا نه دماغ کسی دراز می شود
نه گرگی به گله می زند.

از تنهایی گریزی نیست
بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند
نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را
دور گردن آدم برفی احساس من بیندازد....



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:,16:31به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

دلتنگی

 

خدایا!!


کسی که قسمت ما نیست را سر راهمان قرار نده


که شبهای دلتنگیش برای ما باشد

و روزهای خوشیش برای دیگری...

 

 

,

 

 

 




برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:,16:28به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

قسمت دوازدهم

سلامممممممممممممممممم به شماهایی که مطالبمو میخونید دوستون دارم

هی بذارید باز حرفای دلمو بگم

الان دارم باتنهایی وخودم میجنگم وفقط لبخندمیزنم وبه اسمون نگاه میکنم ومیگم خدایا توبمون کنارم خیلی بهت نیازدارم خیلی ومیگم خدایا تازه قدرتو دونستم وفهمیدم هیچکس لیاقت محبت منو نداشت خدایاتوبه محبت من نیاز نداری ولی من نیازدارم

من الان باید تمام حواسمو به درسام جمع کنم واسم دعاکنید

دل من ضربه خیلی دیده خیلی ادما دلمو اذیت کردن واسه دلم هم دعاکنید بوووووووووووووس

تنهام نذارید همیشه بیادپیشم ونظربذارید



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:39به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

با جنبه

من با هر شکستنی با صدای بلند خندیدم
نام مرا گذاشتند'' با جنبه ''بی آن که بدانند
خندیدم تا کسی صدای شکستن قلبم را نشنود


 



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:37به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

به جهنم؟؟؟؟؟؟

 

گـآهـی وَقـتـآ دِلـَم مـی خـوآد بـِگـَم

 

 

 

:

 

 

 

مـَن رَفـتـَم ... دیـگـِه تــَـمـوم

 

 

 

...

 

 

 

بـآهـآت قـَهـرَم ... دیـگـِه دوسـتـت نـَدآرَم

 

 

 

...

 

 

 

وَ چـِقـَدر دِلـَم مـی خـوآد بـشـنـَوَم

 

 

 

:

 

 

 

کـُجـآ بـَچـه یِ لـــوس ؟!... غـَلـَط مـی کـُنـی کـِه بـری

 

 

 

...

 

 

 

مـَگـِه دَسـتِ خـودِتـِه ؟!... رَفــتـَن بـه ایـن رآحـَتـی نـیـسـت

 

 

 

...

 

 

 

اَمــــــــآ

 

 

 

....

 

 

 

نـمـیدآنـَم چـه حـِکـمـَتـیـسـت کـِه

 

 

 

...

 

 

 

هـَمـیـشـِـه ایـن جـور وَقـتـآ مـیشـنـَوَم

 

 

 

:

 

"

بـه جـــــَـهــَـــنــَــم

 

 


 



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:33به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

شاید دیر شود...

 

(نمیدونم چرا وقتی اینو خوندم گلوم شدید درد گرفت)
..
..
وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم

قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...

*

وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم

سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از

این که منو از دست بدی وحشت داشتی

*
وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..

صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و

گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه

*

وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه

راستی راستی دوستم داری

.بعد از کارت زود بیا خونه

*
وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم

تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان

وقت اینه که بری

تو درسها به بچه مون کمک کنی

*

وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که

بافتنی می بافتی

بهم نکاه کردی و خندیدی

*

وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند

زدی...

*

وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی

صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50

سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم
بود

*
وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد

اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری

و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی

چون زمانی که از دستش بدی

مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی

اون دیگر صدایت را نخواهد شنید ......


برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:29به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

خدا

خدا

خدا گفت: ببریدش جهنم

 

برگشت و نگاهی به خدا کرد

 

خدا گفت: نبریدش جهنم ببریدش بهشت!

 

فرشتگان سئوال کردند چرا؟؟؟

 

جواب امد

 

چون او هنوز به من امید دارد



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:27به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

خسته ام !

 

هر گاه که فکر میکنم برخاسته ام پایم به جایی میخورد و میافتم

 

هر گاه که فکر میکنم که برخاستن کاری است بس دشوار

بر میخیزم وبه راهم ادامه میدهم

حالا بعد از یک بار دیگر به زمین خوردن برخاسته ام
گرد و خاک را از لباسم پاک میکنم

 

ساکم را بر میدارم و به راه می افتم
این بار راهی را برمیگزینم که تو در مسیرش نباشی

 

راهی که حتی جای پایت را باد جارو کرده باشد وبویت را باران شسته باشد

 

دیگر وقتی که داری به زمین می خوری به من تکیه نخواهی داد

 

اعتماد در رابطه با تو مفهوم خود را برای چندمین بار از دست داده است

 

و جایش را به تردید داده است . دهانت بوی دروغ میدهد

 

می خواهم از تو متنفر باشم

 

به همین سادگی!!!

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:25به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

یادم باشد...

 

یــــــادمــــــان باشد از امروزخــــــطايي نکنــــــيم..

 

گــــــر که درخويــــــش شــــــکستيم صــــــدايي نکنيــــــم..

 

پــــــر پروانــــــه شکســــــتن هنــــــر انســــــان نيــــــست..

 

گــــــر شکستـيــــــم زغفــــــلت مــــــــــــن و مــــــايي نکنيــــــم..

 

يــــــادمــــــان باشــــــد اگــــــر شــــــا خــــــه گلــــــي را چيــــــديم..

 

وقت پــــــرپــــــر شدنش ســــــازو نوايــــــي نکنيــــــم..

 

يــــــادمــــــان باشد اگــــــر خــــــاطــــــرمــــــان تنهــــــا مــــــانــــــد..

 

طلــــــب عشــــــق، زهــــــر بــــــي ســــــرو پــــــايي نکنيــــــم..



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:,15:19به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

قسمت یازدهم

خیلی ازدوستام داداشاوابجیا بهم گفته بودن پشتم هستن وباهام هستن ومنو تو این موقعیت که دلم شکسته تنهانمیذارن ولی اونا اتفاقا تواین موقعیت منو تنهاگذاشتن من الان که افتادم زمین نیاز به دست هایی دارم که کمکم کنن واسه بلندشدنم ولی هیچ دستی نمیبینم بایدتنهایی بلندبشم که اینکارسخت تروزمانبر تر هستش ولی اشکال نداره من خدارو دارم بذار نباشن بذار سره زندگی خودشون باشه بذارحرفاوقولاشون براخودشون باشه من تنهایی بدون هیچ دستی ازجام بلندمیشم من فقط به خدا نیاز دارم خدایاااااااااااااااااااااااااااا توتنهایم نذار توکمکم کن من عاشقتم خدا به همه چی راضیم چون راضیم به رضای تو اینم از دله یه دوستz



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,22:53به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

خودم

من دلم میخواهد

ساعتی غرق درونم باشم!!

عاری از عاطفه ها
تهی از موج و سراب
دورتر از رفقا…
خالی از هرچه فراق!!

من نه عاشق هستم ؛
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من دلم تنگ خودم گشته و بس…!



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,22:50به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

بعضی ها

بعضی ها هستن وقتی به ما میرسن با کلی اعتماد به نفس میگن

 

“من با بقیه فرق دارم و مثل همه نیستم” ،

بعد معلوم میشه تنها فرقشون اینه که از بقیه خیلی بدترن !!!

من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم :
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “حماقت” من ، من به “پست” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود …

اگر میبینی هنوز تنهام ، به خاطر عشق تو نیست …
من فقط میترسم ؛ میترسم همه مثل تو باشند …



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,22:43به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

غمگینم

 

 

غمــگیــنم
همــانــنــدِ مــــرد هــــزار چــهــره که میــگفــت:

” نمــی دونــم چــرا تــو زنــدگــیم هِـــی نمــیــشه”

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …

من که در این جمع گذشتم از هر چه آرزوست
دست غم دیگر چه میخواهد از تن تنهای من ؟!

برای بعضـــی دردهـا نــه میتوان گریــــــه کَــرد نـه میتوان فریــــــاد زد
برای بعضـــی دردها فقـــط میتوان نگــــاه کَرد و بی صـــــدا شکست …



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,22:41به قلم: یه دوست ™           

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

کیش ومات

من چرک نویس احساسات تو نیستم

دوستت دارم هایت را جای دیگر امتحان کن

به کودکانمان در کودکی وقت بیشتری برای عروسک بازی بدهیم

تا وقتی بزرگ شدند با ادمها بازی نکند...

 

به خیال خودت زیرابی زدی و رفتی...
اما حواست نبود
دقیقا منتظر همین حرکتت بودم...

کیش و مات

 


 

خسته‌ام مثل درخت سروی که سال ها در برابر طوفان ايستاد و روزی که به نسيمی دل داد، شکست...

 



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,22:25به قلم: یه دوست ™